دغدغه های یک مدد کار اجتماعی



ثروتمندان بیشتر از سایرین سالمندانشان را به سرای سالمندان می‌سپارند»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه امروزه آزار سالمندان، سومین مورد رسیدگی اورژانس اجتماعی در کشور به شمار می آید و خانواده‌های ثروتمند در این مسیر از دیگر خانواده‌ها پیشی گرفته‌اند گفت: تعداد سالمندانی که توسط اینگونه خانواده‌ها به سرای سالمندان سپرده می شوند چند برابر دیگران است.

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک در نشست علمی دوشنبه‌های فرهنگی و اجتماعی» با موضوع ترویج اهمیت روابط انسانی» گفت: تمام لوازم زندگی باید درخدمت آسایش انسان قرار گیرد به طوری که رفاه باید منجر به به زیستن و آرامش» شود اما شواهد امر نشان می دهد که حتی آموزش هم به عنوان یک شاخص توسعه انسانی نتوانسته است آرامش و به زیستن» را برای انسانها به ارمغان بیاورد.

وی در این نشست علمی که به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد، با اشاره به نتایج نظرسنجی ایسپا» بر این نکته تاکید کرد که افراد باید به فکر حال خودشان باشند و هرکس می بایست در جهت بهتر شدن حال خود تلاش کند. از بخشنامه و قانون، انتظار شادی و نشاط نداشته باشید

چلک افزود: منظور از رابطه انسانی، رابطه‌ای است که لذت بخش باشد و روحیه و انرژی انسان را تقویت کند تا بتواند این انرژی را به دیگران منتقل کند

وی پس از اشاره به آمار مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در کشور، از آزار سالمندان به عنوان یکی از شاخصهای شناخت وضعیت حال جامعه نام برد و اظهار کرد:  امروزه آزار سالمندان، سومین مورد رسیدگی اورژانس اجتماعی در کشور به شمار می آید و خانواده‌های ثروتمند در این مسیر از دیگر خانواده‌ها پیشی گرفته‌اند زیرا تعداد سالمندانی که توسط اینگونه خانواده‌ها به سرای سالمندان سپرده می شوند چند برابر دیگران است بنابراین، رفاه واقعی صرفاً با دارایی و پول تامین نمی شود بلکه روابط انسانی مناسب با همدیگر، ضامن ارتقاء خوشبختی و رفاه انسانها است.

به گزارش روابط عمومی وزارت رفاه؛ وی  با اشاره به اینکه اگر نتوانیم شادی را خلق کنیم ، آسیبهای اجتماعی، جای آنها را خواهند گرفت، این مسئله را یادآورشد که نگاه تک بُعدی به موضوع توسعه، جامعه را دچار مشکلات عدیده اجتماعی و فرهنگی کرده و سرمایه های انسانی و اجتماعی را در مسیر فرسایش قرار داده است اما در بدترین شرایط اقتصادی هم می توان از مهارت خودمراقبتی» استفاده کرد تا زندگی سالم و انسانیت، گرفتار مسائل روزمره نشود.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این نشست گفت: امروزه حوزه روابط انسانی از گستره قوم، محله، منطقه و حتی کشور فراتر رفته و اغلب افراد در وسعت جهانی فکر می کنند لذا اصطلاح دهکده جهانی» بر رفتار، ادبیات و خلقیات ما تاثیر گذاشته و بر بقیه خلقیات و فرهنگ ما نیز چنبره زده است.

ابراهیم صادقی فر افزود: این وزارتخانه باید در حوزه ترویج اهمیت روابط انسانی» که طیف متنوعی از عملکردها و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را در برمی گیرد، تلاش بیشتری داشته باشد و این تلاش را در قالب یک برنامه ملی تدوین و پیگیری کند زیرا چهارچوب فعالیتهای آن روابط کارگر و کارفرما، کارگر و محیط کار، کارگر و نظام حاکم  و حتی از بدو تولد تا مرگ را دربر می گیرد و وسعت روابط  مزبور در این وزارتخانه بیانگر تنوع و اهمیت ماموریت های آن است.

وی اظهارکرد: خیلی خوب است که ارتباطات انسانی همراه با توسعه انسانی باشد زیرا هیچ توسعه‌ای به سرانجام نخواهد رسید مگر اینکه انسان بماهو انسان» توسعه و رشد پیدا کند.

صادقی فر با اشاره به اینکه زندگی امروز ما  نه صرفاً سنتی است و نه صرفاً مدرن»، تصریح کرد: امسال دوگزارش در سازمان بین المللی کار و  ژنو درباره خشونت و نیز ورزش و نشاط در محیط کار داشتیم که نشان می داد همه کشورها (حتی جوامع مدرن) با نسبتهای گوناگون، آسیبهای اجتماعی را تجربه کردهاند و هنوز هم نیاز  است که درجهت کاهش این آسیبها تلاشهای جدی صورت بگیرد.

منبع: ایسنا/19 آذر98

 


آزردگی اجتماعی پاسخ درست می‌طلبد

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

یکی از انتظاراتی که در این مقطع زمانی مردم از مسئولان دارند، تحلیل درست اتفاقاتی است که رخ داده است و طبیعتا برای پاسخ مناسب دادن به آنچه اتفاق افتاد که تقریبا می‌توانیم بگوییم یک آزردگی ایجاد شد، برداشتن اولین گام توسط مسئولان در تمام سطوح است. دلیلش هم این است که پاسخ به موقع و شفاف به نیازهای مردم حق آنهاست و پاسخگویی هم وظیفه مسئولان است. آنچه در این شرایط اتفاق افتاد- که البته محدود به این مقطع زمانی نیست- مطالباتی است که از قبل هم بوده و با بهانه‌هایی سر باز می‌کند و خودش را به شکل‌های اعتراض و آنچه دیدیم و می‌شناسیم، نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد آنچه بیش از همه نیاز داریم و در طول این اتفاقات آسیب دید، اعتماد اجتماعی است که خدشه دار و تضعیف شده است. تصمیمی که ظاهرا قانونی بود ولی روش اجرای نادرستی داشت که در قبال آن واکنش‌هایی را شاهد بودیم. از آن طرف نوع برخورد آقای رئیس جمهور که عنوان کرد خود من هم جمعه صبح متوجه شدم! واقعیت این است که در چنین شرایطی جلب اعتماد مردم کار خیلی سختی است که اتفاقا الان باید روی این موضوع بیش از هر موضوع دیگری کار شود چون اگر مردم پاسخ شفاف نگیرند و قانع نشوند، ممکن است الان به خاطر اینکه صف شان را از کسان دیگر که می‌خواستند از این اعتراضات بحق سوءاستفاده کنند جدا کرده باشند ولی همچنان منتظر یک پاسخ شفاف و صریح به آنچه اتفاق افتاد، هستند. هرچند برخی از نمایندگان هم این مطالبات را به نوعی اعلام کرده بودند. فراموش نکنیم در تمام جوامع هر چقدر بین دولت و ملت فاصله ایجاد شود، این فاصله روی بی اعتمادی بین این دو گروه اثر دارد لذا این آزردگی موجود باید به گونه‌ای ترمیم شود که مردم همچون گذشته به تصمیماتی که گرفته می‌شود، احترام بگذارند، بپذیرند و در اجرا همراهی و همکاری بکنند. درغیراینصورت ما صدای اعتراضات را به شکل‌های مختلف خواهیم شنید. این عاقلانه ترین کاری است که می‌شود انجام داد تا این آزردگی تبدیل به یک بغض در جامعه نشود.  با هرکس در این بخش مقصر بود باید برخورد و نوع برخورد هم باید به اطلاع مردم رسانده شود تا این فاصله بیش از این نشود. فراموش نکنیم مهمترین پشتوانه دولت‌ها، مردم آن جامعه هستند و اگر مردم دیده نشوند، می‌تواند عوارض بدی برای آن جامعه داشته باشد. مردم هم باید هوشیار باشند که مطالباتشان به شکل‌های قانونی مطرح شود، گرچه واقعیت این است که آنها هم اعتراض داشتند و هرچه هم داد زدند، کسی پاسخی نداد. طبیعی است بی توجهی به خواست بحق مردم برای اعتراض قانونی، مردمی که هر جا لازم بوده، حضور پیدا کرده‌اند و از جان و مالشان گذشتند، سزاوار نیست که بعد از اینکه دود ناشی از آتش وجودشان را بگیرد به سراغشان بروند. یکی از مولفه‌های تاثیرگذار درآنچه اتفاق افتاد، حاصل بی‌تدبیری و بیشتر حاصل سوءمدیریت بود که دلیلش شایسته سالاری و شایسته گزینی است که اگر باشد، معمولا بسیاری از این اتفاقات نمی‌افتد. اگر هرکس سر جای خودش باشد، کارها به روال عادی و درست تر برمی‌گردد. نگذاریم این زخم‌های کوچک عمیق شود

.منبع: رومه آرمان/7 آذر98

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی عنوان کرد؛

تحلیل نادرست سازمان جهانی بهداشت از رتبه کرونایی ایران

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، با انتقاد از نحوه محاسبه آمار کرونا از سوی بهداشت جهانی، گفت: در صورت محاسبه این آمار با روش‌های دقیق‌تر، ایران رتبه ۱۲ مبتلایان را دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، سید حسن  چلک ضمن انتقاد به نحوه محاسبه مبتلایان، افراد فوت شده و بهبود یافتگان کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی، افزود: در صورت محاسبه این آمار با روش‌های دقیق‌تر، ایران در خصوص مبتلایان رتبه ١٢، فوت شدگان رتبه ٧ و در خصوص بهبودیافتگان نیز رتبه سوم را به خود اختصاص می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه شیوع ویروس کرونا به یک بحران جهانی تبدیل شده که تا به امروز (۱۷ فروردین) حدود ۲۰۶ کشور در جهان را درگیر خود کرده است، گفت: بر اساس تحلیلی که مهدی سروی همپا از اعضای هیأت مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران و رئیس کمیته آموزش و پژوهش انجمن انجام داده با استناد بر آمارهای ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت، حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده‌اند.

وی با بیان اینکه از بین ٢٠۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩٠.١ درصد از کل مبتلایان به ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند. این در حالی است که این ۲۰ کشور ٣۴.۴ درصد از جمعیت جهان را دارا هستند.

وی افزود: آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد مبتلایان آمریکا با ٢۵.٩ درصد از کل مبتلایان رتبه اول و استرالیا با نیم درصد از کل مبتلایان رتبه آخر را دارد و ایران با ۴.۶ درصد از کل مبتلایان در جان در رتبه هفتم قرار گرفته است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ادامه داد: همچنین کشور چین به عنوان مبدا اولیه ویروس کرونا با ۶.٨ درصد از کل مبتلایان در جهان در رتبه ۶ جدول قرار گرفته است.
(رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه این رتبه بندی صحیح نیست چراکه تعداد مبتلایان باید به نسبت جمعیت محاسبه شود، تصریح کرد: تعداد مبتلایان به نسبت جمعیت (نفر در یک میلیون جمعیت) محاسبه شده است که نشان می‌دهد کشورهای اسپانیا، سوئیس و ایتالیا رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای کره جنوبی، چین و برزیل در انتهای جدول قرار گرفته اند. ایران با ۶۶۴ نفر در یک میلیون رتبه ۱۲ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان به ازای هر یک میلیون نفر تعداد ۱۵۵ نفر مبتلا به ویروس کرونا شده است.

عضو هیأت رئیسه منطقه آسیا واقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی اضافه کرد: از بین حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر که تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده اند حدود ۶۴۷۳۲ نفر جان خود را از دست داده اند. همچنین از بین ۲۰۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩۵.٣۵ درصد از کل فوت شدگان از ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند.

 چلک با اشاره به اینکه آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد فوت شدگان ایتالیا با ٢٣.٧ درصد از کل فوت شدگان رتبه اول و استرالیا با یک دهم درصد از کل فوت شدگان رتبه آخر را دارد، ادامه داد: ایران با ۵.٣ درصد از کل فوت شدگان در جهان در رتبه ۶ قرار گرفته است. کشور چین به عنوان مبدا اولیه ویروس کرونا با ۵.١ درصد از کل فوت شدگان در جهان در رتبه ۷ جدول قرار دارد.

کمیسراخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی با تاکید بر اینکه برخلاف آمار ارائه شده مذکور تعداد فوت شدگان نیز باید به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه شود، تصریح کرد: بر این اساس تعداد فوت شدگان به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه شده است که نشان می‌دهد کشورهای ایتالیا، انگلستان و هلند رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای آلمان، اسرائیل و استرالیا در انتهای جدول قرار گرفته اند. ایران با ۶.٢ درصد فوت نسبت به تعداد مبتلایان رتبه ۷ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان ۵.۴ درصد از کل مبتلایان تا به امروز فوت شده اند.

چلک همچنین در خصوص آمار بهبودیافتگان توضیح داد: از بین حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر که تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده اند حدود ۲۴۶۶۳۸ نفر بهبود پیدا کرده اند. از بین ۲۰۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه،؟چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩۴.٢ درصد از کل بهبودیافتگان از ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند.

وی افزود: آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد بهبودیافتگان چین با ٣١.٢. درصد از کل بهبودیافتگان رتبه اول و پرتغال با کمتر از یک دهم درصد از کل بهبودیافتگان رتبه آخر را دارد و ایران با ۸ درصد از کل بهبودیافتگان در جهان در رتبه ۵ قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه این رتبه بندی نیز مشکلاتی دارد، توضیح داد: چراکه تعداد بهبودیافتگان باید به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه گردد. تعداد بهبودیافتگان به نسبت تعداد مبتلایان نشان می‌دهد کشورهای چین، کره جنوبی و ایران رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای برزیل، پرتغال و انگلستان در انتهای جدول قرار گرفته‌اند. ایران با ٣۵.۴ درصد بهبودیافته نسبت به تعداد مبتلایان رتبه ۳ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان ٢٠.۵ درصد از کل مبتلایان تا به امروز بهبود یافته اند.منبع: خبرگزاری مهر/17 فروردین 98

mehrnews.com/xRBT2




وم همکاری اولیای مدرسه و خانه برای بازگشایی مدارس

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

 

 رفع اطاله دادرسی در قوه قضاییه با ایجاد "نظام‌نامه مددکاری .

باتوجه به اینکه مدت تحصیلی خیلی زیاد شد و آموزش و کیفیت آموزش مهم‌تر از طول مدت آموزش است از طرفی این دغدغه را هم در کشور داریم که عده‌ای امکان دسترسی و استفاده از سامانه شاد آموزش و پرورش را نداشتند؛ به هر دلیلی اعم از اینترنت یا نداشتن گوشی‌های مناسب از خدمات این شبکه محروم شدند که در این رابطه باید تدبیری اتخاذ می‌شد. مدارس تقریبا سه ماه با هدف حفظ سلامت دانش‌آموزان در بحران شیوع کرونا تعطیل شد. اکنون تصمیم بر این است که فضای مناسب به مدت یک ماه به منظور پرسش و پاسخ‌های احتمالی ایجاد شود. به نظر می‌رسد این تصمیم با رعایت فاصله‌گذاری هوشمند و با توجه به اختیاری بودن و نه اجباری بودن حضور دانش‌آموزان می‌تواند فرصتی برای کسانی باشد که به هر دلیلی نتوانستند از برنامه‌های آموزش مجازی آموزش و پرورش استفاده کنند. اما زحمتی که مدیران مدارس باید داشته باشند به‌رغم اینکه ممکن است کارشان سخت باشد این است که با خانواده دانش‌آموزان جهت حضور دانش‌آموز هماهنگی‌های لازم را از طریق گروه‌های اجتماعی برای تماس بین مدارس و اولیای دانش‌آموزان انجام دهند. از آنجا که ممکن است همه هر روز نتوانند به مدرسه بروند، نیازمند یک برنامه زمانبندی هستیم تا بعضی از نگرانی‌ها که در این رابطه وجود دارد، کمتر شود. در تصمیم رئیس‌جمهور مبنی بر بازگشایی اختیاری مدارس ویژگی‌هایی هست که می‌توان به اجباری نبودن و توجه به دسترسی دانش‌آموزانی که به دلیل عدم امکان استفاده از شرایط آموزش مجازی نظیر شاد را نداشتند، اشاره کرد که می‌تواند فرصت مجددی برای آنها باشد. نکته دیگر اینکه این پایه مقدمه پایه بعدی بچه‌هاست و رفع ابهام و اشکالات با حضور داوطلبانه می‌تواند روی کیفیت آموزش دانش‌آموزان تاثیر بگذارد. خانواده‌ها هم در این بخش باید با مدرسه و دانش‌آموزان همکاری کنند تا ان‌شاءا. در بازه زمانی یک ماه بتوان فضا را مدیریت کرد. به نظر می‌رسد همکاری خانواده و مدرسه می‌تواند یک تجربه جدید برای آموزش دانش‌آموزان در شرایط بحرانی باشد.منبع: رومه ارماتن ملی/23 اردیبهشت99


مسوولیت آموزش و پرورش در قبال زندگی خارج از مدرسه دانش‌آموزان چیست؟

زنگ آخر

زهرا چوپانكاره

روزی كه تصویر چهره خاموش و یخ‌زده فرهاد رسید و بعد روزی كه تصویر خندان رومینا با كلمه داس و پدر همنشین شد، مخاطبان خبر مرگ دو نوجوانی را خواندند در سن دانش‌آموزی، نوجوانانی كه به جای نیمكت‌های مدرسه وارد بازی دیگری شدند؛ یكی قربانی كار كودك شد و فقر، یكی دیگر قربانی كودك‌آزاری یك مرد بالغ و بعد خشونت و دختركشی پدر. در این میان كه پلیس و امدادگران و خانواده‌ها و همسایه‌ها و دادستانی و رسانه‌ها مشغول شرح ماجراها و چرایی و ذكر مصیبت بودند، خبری از آموزش و پرورش نبود. فرهاد و رومینا دو نفر از میلیون‌ها دانش‌آموز این كشور بودند كه خارج از دیوارهای مدرسه دیگر خودشان می‌دانند و خانواده‌شان و وضعیتی كه در آن به دنیا آمده‌اند. اما این سكوت آموزش و پرورش سبب نمی‌شود كه نپرسیم چطور می‌شود كودكی در سن دانش‌آموزی درگیر آسیب‌های جدی اجتماعی شود و خانه دوم» نداند و نبیند و به جای آنها از دیگران كمك نخواهد؟ آیا وظیفه این نهاد با نزدیك به 14 میلیون دانش‌آموز كه در سراسر كشور دامن گسترده است تنها در میان دیوارهای مدرسه‌ها محدود می‌شود؟ زنگ آخر كه می‌خورد زندگی دانش‌آموزان تمام می‌شود تا مراسم صبح‌گاه فردا؟ محمدرضا نیك‌نژاد، معلم و سیدحسن ‌چلك، رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران به این سوالات پاسخ داده‌اند. هر دو نفر توضیح می‌دهند كه چرا به نظر آنها این وزارتخانه نمی‌تواند از زیر بار حوادث خارج از مدرسه شانه خالی كند

محمدرضا نیك‌نژاد، معلم است و كنشگر صنفی. در این سال‌ها مطالعاتی در حوزه نهاد مدرسه در ایران و سایر كشورها داشته و بر همان اساس است كه می‌گوید وقتی در مورد وظیفه مدرسه درقبال زندگی خارج از كلاس درس دانش‌آموزان حرف می‌زنیم باید ببینیم در مورد چه نوع مدرسه‌ای حرف می‌زنیم: در سراسر جهان به لحاظ كاركردی، طیفی گسترده از مدارس داریم. مثلا در كشورهایی مانند كشورهای اسكاندیناوی یك نوع مدرسه داریم كه در واقع نهادهای محله‌ای محسوب می‌شوند، یعنی اصلا مدرسه روز تعطیل و غیرتعطیل ندارد. در این كشورها شكل خاصی از مدرسه هست كه به چشم یك نهاد فرهنگی و اجتماعی به آن نگاه می‌شود. این یعنی علاوه بر اینكه بچه‌ها آنجا هستند و خانواده‌ها خارج از زمان مدرسه هم در آنها رفت‌‌وآمد دارند. در ژاپن هم چنین مدارسی هستند. كتابی از دكتر سركار آرانی می‌خواندم كه نوشته بود مدارس در ژاپن جزو مستحكم‌ترین ساختمان‌ها در برابر زله هستند. یعنی در حوادث طبیعی تبدیل به محل تجمع خانواده‌ها می‌شوند. غیر از آن هم فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی ی هم در این مدارس شكل می‌گیرند كه خانواده‌ها هم به آنها ورود پیدا می‌كنند و در كنار فرزندان‌شان هستند. بچه‌ها هم خارج از زمان مدرسه می‌توانند بروند مثلا فوتبال بازی كنند و از سالن موسیقی استفاده كنند. ما اصلا تصوری از این‌گونه مدارس در كشورمان نداریم.» از اینجاست كه او مساله آسیب‌های اجتماعی را مطرح می‌كند چون مدرسه‌ای كه به آن كاركرد موردنظر در صحبت‌هایش رسیده، نمی‌تواند خودش را از اتفاقاتی كه برای كودكان و نوجوانان می‌افتد و آسیب‌هایی می‌بینند، جدا بداند: اگر كشور خودمان را هم درنظر بگیریم، اگر چند تا نهاد را درنظر بگیریم كه باید به چنین وضعیت‌هایی رسیدگی كنند، آموزش و پرورش قطعا در كنار نهادهایی مثل بهزیستی قرار می‌گیرد كه باید آسیب‌های اجتماعی را پیگیری كنند؛ چه به لحاظ آماری و چه به لحاظ ارتباطی كه با دانش‌آموزان دارند. یعنی آموزش و پرورش وظیفه دارد كه در این مواقع وارد شود، اظهارنظر كند و حتی بابت اتفاقاتی كه رخ می‌دهد معذرت‌خواهی كند. در كل جهان هیچ سیستمی به گستردگی آموزش و پرورش نداریم. برای همین است كه كاركردهای بسیار زیادی را می‌توانیم برای مدرسه درنظر بگیریم، ازجمله رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی.» 


باتوجه به این شناخت و داشتن آمار و البته برخورد معلمان با دانش‌آموزان است كه نیك‌نژاد معتقد است كه آموزش و پرورش نمی‌تواند سهمی از پیشگیری و مقابله با آسیب‌های خارج از محیط مدرسه نداشته باشد: منِ معلم سر كلاس می‌فهمم كه دانش‌آموزانم ممكن است درگیر چه مشكلاتی باشند. من دانش‌آموز معتاد در كلاسم داشته‌ام، دانش‌آموزی كه صبحانه نمی‌خورده، دانش‌آموزی كه شب‌كار بوده و بعد خودش را به مدرسه می‌رسانده، می‌خواهم بگویم محل شناسایی آسیب‌های اجتماعی، مدرسه است و اگر یك روز دانش‌آموزی مدرسه نیامد باید مدرسه پیگیر باشد. الان در همه مدارس دولتی و غیردولتی سریع نیامدن بچه‌ها را پیگیری می‌كنند و این موضوع به نسبت زمانی كه ما دانش‌آموز بودیم خیلی بیشتر باب شده. حالا وقتی مدرسه تا این حد درگیر مسائل بچه‌هاست چطور می‌شود كه آموزش و پرورش خودش را كنار بكشد؟»


مدرسه البته به صورت عمومی به عنوان آن نهاد اجتماعی با كاركردهای فراوانی كه به گفته او در برخی كشورها رسمیت دارد، در كشور ما شناخته نمی‌شود. از قضا این یكی از نكاتی است كه قرار بوده محل توجه مسوولان آموزش و پرورش قرار بگیرد، چراكه به گفته این معلم مدرسه در سند تحول بنیادین به عنوان یك مركز فرهنگی تعریف شده است، همان اتفاقی كه در كشورهای اسكاندیناوی شكل گرفته است و مرحله به مرحله قوی‌تر می‌شود. نیك‌نژاد توضیح می‌دهد: وقتی در سند تحول بنیادین این موضوع آمده است و مدرسه نهادی است كه به صورت مستقیم با دانش‌آموزان ارتباط دارد و با واسطه آنها می‌تواند با خانواده‌ها دیدار كند، وزیر نمی‌تواند خودش را پنهان كند


نیك‌نژاد، از امضاكنندگان همان بیانیه‌ای كه پس از قتل رومینای اشرفی، سكوت آموزش و پرورش را زیر سوال برد: مسوولان آموزش و پرورش بهتر است به این نكته توجه كنند كه شانه خالی كردن از مسوولیت خود در رخدادها و فاجعه‌های اجتماعی و بی‌توجهی به نقشی كه خواسته یا ناخواسته در آنها ایفا می‌كنند باعث از بین رفتن اتفاق‌های تلخ و جانگدازی همچون قتل رومینا نمی‌شود بلكه برعكس، نپذیرفتن مسوولیت به رشد بیشتر این نابهنجاری‌ها در نهان و آشكار كمك می‌كند. گام نخست برای بهبودی اوضاع، پذیرش مسوولیت است. ما نهادهای تگذار و مسوول در آموزش و پرورش، ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش را دعوت به برخورد اخلاقی و مسوولانه می‌كنیم و انتظار انجام كارهای عملی و موثر در جهت جلوگیری از روی دادن دیگر بار چنین فاجعه‌هایی را داریم.» او می‌گوید كه در ساختار درست درسی باید مشاورانی در كنار دانش‌آموزان حضور داشته باشند تا بتوانند به اتفاقاتی كه در زندگی روزمره آنها رخ می‌دهد و ممكن است آنها را در معرض خطر قرار بدهد، واقف باشند: ما در مدارس كشورهای پیش‌رو پرستار مدرسه داریم كه اگر در مدرسه اتفاقی افتاد حاضر باشد و غیر از آن هم مسائل جسمی و حتی جنسی دانش‌آموزان را هم پیگیری كند. روانشناس در مدارس هستند و اینها سمت‌های رسمی تعریف ‌شده‌اند. اما الان از هر طرفی كه می‌چرخیم می‌بینیم كه اینها (آموزش و پروش) بنا را گذاشته‌اند بر صرفه‌جویی. من در منطقه 12 در مدرسه‌ای تدریس می‌كردم كه دو مشاور داشت؛ یكی، دو روز در هفته می‌آمد و یكی هم دو یا سه روز. نهایتا 5 روز در هفته حضور داشتند. حالا هر كدام از اینها حتی در حد مشاوره درسی چطور می‌توانند دو روزه 200 دانش‌آموز را پشتیبانی كنند؟ وقتی با آنها صحبت می‌كردی متوجه می‌شدی كه آموزش خاصی هم در زمینه آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان ندیده‌اند یعنی در همان حدی كه منِ معلم فیزیك می‌دانستم آنها هم می‌دانستند شاید با كمی دید تخصصی‌تر اما اینكه چگونه با هر دانش‌آموزی مواجه شوند را آموزش ندیده بودند.» حالا این موضوع را باید به سایر نقاط كشور به غیر از تهران تسری داد. شرایطی كه او توصیف می‌كند مربوط می‌شود به یك مدرسه در پایتخت و در مقابل به عنوان نمونه مدرسه كم‌جمعیت رومینا قرار دارد. پس از قتل دختر نوجوان به دست پدرش، مجید علیپور، رییس اداره روابط عمومی اداره كل آموزش و پرورش استان گیلان در گفت‌وگویی به اعتماد» پاسخ داد كه در منطقه حویق (محل زندگی، تحصیل و مرگ رومینا) صرفا دو مشاور فعال هستند، یك مشاور مرد و یك مشاور زن. برای چه تعداد دانش‌آموز؟ امسال در مجموع بیش از  ۶ هزار و ۲۰۰ دانش‌آموز دارد كه از این تعداد بیش از ۲ هزار و ۹۰۰ نفر دختر هستند كه یك مشاور دارند. سه مربی پرورشی و ۶ معاون پرورشی هم البته در این منطقه هستند


زمانه عوض شده است، تغییراتی انجام شده و به عقیده این معلم و كنشگر صنفی ما در زمینه ارتباط با خانواده‌ها و آموزش آنها به عقب رفته‌ایم: زمانی كه من راهنمایی می‌رفتم، در همان موقعیت جنگ و سختی، مدارس دولتی عادی هم هر دو، سه هفته یك بار خانواده‌ها را دعوت می‌كردند و كلاس‌های رایگان داشتند تا خانواده‌ها با مراحل رشد بچه‌ها آشنا شوند و راهنمایی‌شان می‌كردند. این چند سال كلا این كارها تعطیل شده. به نظر من وقتی در اسناد بالادستی بر مساله آسیب‌های اجتماعی، آموزش‌های ایدئولوژیك خاص خودشان، آموزش‌های فرهنگی و اجتماعی و جنسی تاكید شده، وقتی این آموزش‌ها ناكارآمد است و اتفاقاتی اینچنینی رخ می‌دهند، آن كسی كه مسوول این آموزش‌هاست باید پاسخگو باشد. اینجاست كه می‌گوییم این ساختار آموزش و پرورش باید جواب بدهد و نمی‌تواند به هیچ بهانه‌ای خودش را كنار بكشد


همه اینها، همه این حرف‌ها و نقدها و مقایسه با كشورهای اسكاندیناوی و غیره باز می‌رسد به همان مساله پول و بودجه: از درون كلاس بگیر تا بالاترین رده‌های مدیریتی در آموزش و پرورش، همه یك خط‌كش دست گرفته‌اند و فقط به فكر این هستند كه با این بودجه چه می‌شود كرد. مدیر مدرسه كه در تمام اسناد بین‌المللی به عنوان رهبر آموزشی شناخته می‌شود و باید ساختار آموزشی یك مدرسه را هدایت كند تبدیل شده به داروغه ناتینگهام؛ مدیر را نشانده‌اند كه هر كسی وارد شد سر و تهش كند تا بلكه پولی از جیبش بیرون بریزد. غیر از تبعات خیلی خطرناك مالی كه این قضیه پیش آورده، این مدیر نهایتا باید تمركزش این باشد كه پول جمع كند یا ببیند كدام نهادی حاضر است به آنها كمك كند


اگر طرحی مثل نماد هم وارد شود، چون اولویت نیست و در حاشیه نیازها قرار می‌گیرند به آنها توجهی نمی‌شود. این نماد كجا اجرا شده؟ من دو، سه سال در مدرسه‌ای در مقطع متوسطه اول درس می‌دادم. طرح نماد را چطور اجرا می‌كردند؟ یك نمایشگاهی برگزار می‌كردند كه عكس معتاد داشت و مثلا بیماری‌های مختلف و غیره. همین هم نمی‌گویم بد است اما می‌خواهم بگویم این نهایت كار بود چون مدیر حتی نمی‌توانست مثلا دو تا استاد دانشگاه دعوت كند كه بیایند و برای خانواده‌ها و بچه‌ها صحبت كنند چون نمی‌شود كه بدون پول ازشان خواست وقت بگذارند.» آموزش و پرورش با 14 میلیون در تماس است كه به گفته این معلم حتی اگر با مقیاس آمارهای جهانی هم بسنجیم یعنی به صورت طبیعی 2 تا 3درصدشان در معرض آسیب‌های مختلف هستند. اگر آموزش و پرورش خودش را كنار بكشد پس چه كسی قرار است به آنها رسیدگی كند؟ 

پیش از آنكه دیر شود


یكی از نگرانی‌هایی كه در كشور داریم به حوزه آسیب‌های اجتماعی برمی‌گردد و یكی از بهترین بسترها و كانون‌ها برای پیشگیری و شناسایی افراد در‌معرض آسیب‌‌های اجتماعی یا آسیب‌دیده و حتی خانواده‌های نیازمند، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش به دلیل دراختیار داشتن سه ضلع موثر در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی یعنی دانش‌آموزان، اولیای مدرسه و اولیا و سرپرستان بچه‌ها از بهترین ظرفیت‌ها برخوردار است، منتها آموزش و پرورشی كه تفكر اجتماعی بر آن حاكم باشد، شادی‌گریز نباشد و پرورش به اندازه آموزش برایش مهم قلمداد شود و روی سواد اجتماعی تمركز ویژه داشته باشد.» سیدحسن ‌چلك، رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران صحبت‌هایش را در مورد اهمیت مسوولیت‌ پذیرفتن آموزش و پرورش در مورد آسیب‌های اجتماعی خارج از مدرسه تقریبا مانند نیك‌نژاد آغاز می‌كند. با همان تاكید بر دسترسی به طیفی گسترده از شهروندان در سن مدرسه و البته با این شرط كه اصولا نگاهی اجتماعی به حوزه مدرسه وجود داشته باشد. با این توضیح، رسیدن به مدرسه‌ای كه دانش‌آموزان را علاوه بر سواد شیمی و فیزیك و ادبیات با سواد اجتماعی هم بار بیاورد از نظر او یك ویژگی مهم دارد: این موضوع مستم این است كه آموزش و پرورش واحد مددكاری اجتماعی را در مدارس تاسیس كند كه متاسفانه هیچ مدرسه‌ای در ایران این واحد را ندارد. بله چند سالی هست كه مشاورانی می‌آیند و آموزش می‌بینند كه بتوانند كارهایی انجام دهند اما مشاور مشاور است، روانشناس روانشناس و مددكار اجتماعی هم مددكار اجتماعی. اگر قرار بود اینها كار هم را انجام دهند كه تبدیل به رشته‌های تخصصی از كاردانی تا دكترا نمی‌شدند.» 


بعضی از مشكلاتی كه بچه‌ها در درون خانه‌ها دارند، می‌توانند بسترساز گرایش آنها به آسیب‌های اجتماعی شوند. ‌چلك به همین دلیل تاكید دارد كه از طریق مدرسه است كه شناسایی این قبیل زمینه‌ها راحت‌تر امكان‌پذیر است: بچه‌ای كه یكی از اعضای خانواده‌اش درگیر اعتیاد است یا مرتكب جرمی شده، اگر مدرسه بتواند آنها را زودتر شناسایی كند، می‌تواند به آنها خدمات بدهد یا برای بهره بردن از منابع اجتماعی موجود، آنها را ارجاع بدهد. این ظرفیت بزرگی است كه آموزش و پرورش دارد. اگر حتی به هر دلیلی دانش‌آموز خودش درگیر یكی از آسیب‌ها شد؛ مثلا به اعتیاد روی آورد، اقدام به خودكشی كرد، درگیر مصرف مشروبات الكلی شد یا رابطه با جنس مخالف برقرار كرد، آموزش و پرورش می‌تواند با شناسایی آنها و دسترسی آنها به منابع اجتماعی كمك كند تا این بچه‌ها توانمند شوند و اگر نیاز به حمایت‌های دیگر داشتند، از طریق ارجاع به سازمان‌های مرتبط این حمایت را از آنها به عمل آورد


یكی از موضوعاتی كه در مورد نقش آموزش و پرورش در پیشگیری یا مقابله با آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان مطرح می‌شود همین امكان ارجاع به سایر مراكز ذی‌صلاح است. اما چقدر این ارتباط میان دستگاه‌ها وجود دارد؟ چقدر آموزش و پرورش وظیفه خود می‌داند كه بهزیستی را درگیر مسائل دانش‌آموزان كند؟ ‌چلك توضیح می‌دهد: زمانی كه خودم مدیركل دفتر امور آسیب‌دیدگان سازمان بهزیستی بودم، تفاهمنامه‌ای با آموزش و پرورش داشتیم و آنجا بحث ارجاع مطرح شده بود. الان هم در قالب طرح نماد، كارهایی دارد انجام می‌شود اما نهادینه‌شده نیست. ما بیش از هر چیزی نیاز داریم كه این ارتباط نهادینه شود و برای این هدف، باید آموزش و پرورش واحد مددكاری اجتماعی را در تشكیلات رسمی‌اش بپذیرد. با طرح‌های موقتی و مقطعی كه با آمدن یك مدیر اجرا می‌شود و با رفتن همان مدیر از بین می‌رود، نمی‌شود استفاده مفیدی از این ظرفیت كرد.» او معتقد است كه وزیر آموزش و پرورش كه دانش اجتماعی دارد» در چنین شرایطی به عنوان مسوول این وزارتخانه، برای استقرار دایمی مددكاران در مدارس تمهیداتی بیندیشد كه عاقبت اقدام موثری برای پیشگیری و مقابله با آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان انجام شود
با همه این بررسی‌ها و راهكارهایی كه ارایه می‌شود، در موضوع آسیب‌های اجتماعی و دانش‌آموزان همواره یك مساله وجود دارد؛ اطلاعات و آمارها در این حوزه محرمانه‌اند. در نبود اطلاعات موثق، یكی از دشواری‌های كار رسانه این است كه در چه حوزه‌ای و با چه رویكردی باید با مساله دانش‌آموزان و مصایب احتمالی پیش روی آنها مواجه شود؟ ‌چلك می‌گوید كه آموزش و پرورش نباید با این حوزه با رویكرد ی برخورد كند: اینها واقعیت جامعه ماست. نه فقط در آموزش و پرورش بلكه در جامعه هم همین است؛ هر چه پنهانكاری صورت بگیرد، آن موضوع حادتر می‌شود و طبیعتا برای موفقیت، درمان، كاهش و كنترل هم باید هزینه بیشتری بپردازیم. گاهی هم ممكن است دیگر دیر شود و نتوان جبران كردمنبع: رومه اعتماد/11 تیر99)

 


کرونا خلاء‌های ارتباطی را در ایام خانه نشینی ترمیم کرد

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: یکی از کارکردهای کرونا این است که افراد متوجه ناتوانی‌ها یا خلاء‌های مهارتی و ارتباطی در داشتن یک خانواده با نشاط شدند و با تغییر سبک زندگی، درصدد رفع این نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت شئدند تا فضای خانه نشینی، فضایی با نشاط‌تر شود.

به گزارش روز شنبه ایرنا، تا چند ماه پیش، پروتکل های بهداشتی بیشتر رعایت می شد و دورکاری، سفر نرفتن، دورهمی نداشتن یا دیدن والدین از پنجره فضای مجازی از جمله حرف شنوی هایی بود که حکایت از تشدید مسئولیت فردی و اجتماعی شهروندان در مقابله با کرونا به شمار می رفت. بعبارتی دیگر هر چه جولان ویروس کرونا در کوی و برزن بیشتر می شد، سبک زندگی دستخوش تغییر و تحولات شده و رعایت پروتکل های بهداشتی جهت نیافتادن در دام این ویروس جزیی از زندگی امروزه شده بود.

زیرا اصلاح سبک زندگی به مفهوم کلی خود از لحاظ روانی و فیزیکی می‌تواند یکی از بهترین راه ‌های پیشگیری از بروز بیماری‌های مختلف در انسان باشد. اما متاسفانه با گذشت چند ماه از ماندگاری این ویروس، شاهده هستیم که بازار دورهمی، جشن، سفر و بسیاری موارد دیگر دوباره رونق گرفته و توصیه های ستاد ملی مقابله با کرونا از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می شود بر همین اساس آمار مرگ و میر و ابتلاء به این ویروس منحوس شاخدار افزایش یافته است.

در کند و کاو چرایی کمرنگ شدن رعایت پروتکل های بهداشتی مقابله با ویروس کرونا و راهکار بازگشت مراعات های بهداشتی و حفظ آرامش در خانه نشینی های پیش آمده، خبرنگار حوزه ن و خانواده ایرنا با سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت وگو کرد.

وی در گفت وگو با ایرنا خاطرنشان کرد: کرونا مختص یک کشور یا دولت نیست بلکه به جان همه اقشار مختلف جامعه افتاده و ضعیف و قوی نمی شناسد بنابراین وم تغییر سبک زندگی و تداوم رعایت این سبک برای تک تک افراد ضروری است.

چرا همانند روزهای نخستین، کرونا جدی گرفته نمی شود؟

چلک در بخشی دیگر از این گفت و گو با بیان اینکه گره خوردن کرونا با حوزه سلامت و اقتصاد، فشار را بر روی مردم زیاد کرده است، یادآور شد: هر چند پیش از کرونا هم وضع اقتصاد چندان مناسب نبود اما طولانی شدن مدت ماندگاری این ویروس، بر نگرانی های مردم دامن زده است و زمینه ای را فراهم کرده که مانند نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا، اولویت مردم رعایت کامل پروتکل نباشد.

وی ادامه داد: از سویی دیگر، وجود ناتوانی و ناهماهنگی در اجرا و تگذاری های مقابله ای با کرونا تا آنجا که رهبر معظم انقلاب تشکیل ستاد جدیدی را پیشنهاد کرد و همچنین تناقص در تصمیم گیری ها، اعتماد مردم را دچار تردید کرده و نشان می دهد گرچه در شروع کار تا حدودی حرف شنوی از برنامه ستاد وجود داشت اما دیگر توجهی به توصیه ها ندارند.

چه کنیم تا جان شهروندان به سادگی در چنگال کرونا نیافتد؟

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خطاب به همه شهروندان تاکید کرد: حتی اگر از عملکرد دولت هم راضی نیستیم فراموش نکنیم که موضوع کرونا با جان تک تک شهروندان مرتبط است در نتیجه سهل انگاری، بی توجهی و کم کاری در اجرای پروتکل های بهداشتی بیش از اینکه به دولت ضربه ای بزند به افراد جامعه ضربه می زند.

وی با بیان اینکه بخاطر خود و خانواده، برای عبور با سلامت از این بحران دست از تلاش برنداریم،  خاطرنشان کرد: باید هم خود عامل اجرای پروتکل ها باشیم و هم دیگران را به رعایت پروتکل ها تشویق کنیم. پس سعی کنیم با خودمراقبتی که چه به صورت فردی چه خانوادگی انجام می دهیم، زمینه ای را فراهم کنیم که فشارها و استرس های ماندن طولانی در خانه، آرامش ما را بر هم نزند و بتوانیم شادابی و سرزندگی را حفظ کنیم.

راهکار افزایش آرامش و کاهش شکاف بین نسلی در خانه نشینی کرونایی چیست؟

چلک در پاسخ به این پرسش که چه کنیم تا این تغییر سبک زندگی اجباری بر اثر کرونا و خانه نشینی به کام همه اعضای خانواده شیرین بیافتد، گفت: هر عضو خانواده به اقتضای شرایط خود می تواند برنامه های خودمراقبتی داشته باشد؛ یکی با دیدن فیلم، دیگری با خواندن شعر یا کتاب، دیگری با گوش دادن به موسیقی. این تفاوت های فردی در انتخاب روش های خودمراقبتی فردی تاثیرگذار است.

وی ادامه داد: همچنین می توان فعالیت هایی را انتخاب کرد که همه اعضای خانواده در انجام آن دخیل باشند و خلاء روابط عاطفی و انرژی که پیش از این از محیط کار، تحصیل، دوستان و اقوام در روابط حضوری گرفته می شد را پر کرد وگرنه اگر امروز این خلاء پر نشود در آینده ای نه چندان دور، در قالب تعت، اختلافات، اختلالات بروز می کند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، با تاکید بر اینکه تحقیقات چند سال پیش نشان می داد گفت و گوی بین اعضای خانواده ۱۵ دقیقه است و به طور حتم با توسعه فضای مجازی این نرخ کاهش یافته، درباره افزایش مهارت گفت وگو میان اعضای خانواده توصیه کرد: مدیریت فضای مجازی و تقویت فرهنگ گفت و گو در درون خانواده باید در صدر اولویت های خانواده ها قرار گیرد.

تحقیقات نشان می دهد گفت و گوی بین اعضای خانواده ۱۵ دقیقه است و به طور حتم با توسعه فضای مجازی این نرخ کاهش یافته است.وی یادآور شد: یکی از کارکردهای کرونا این است که متوجه ناتوانی ها یا خلاء های مهارتی و ارتباطی در داشتن یک خانواده با نشاط شویم و درصدد رفع این نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت باشیم. زیرا مهارت گفت وگو، کمک می کند که فضای در کنارهم، با نشاط تر باشد.

چلک با تاکید بر اینکه باید بپذیریم که ما در بروز این ویروس نقشی نداشتیم و موضوعی جهانی است، خاطرنشان کرد: این شرایطی است که برای همه دنیا پیش آمده و ایران هم مستثنا از این دنیا نیست ضمن اینکه وضع ما در آمارهای فوتی و ابتلا خوب نیست.

وی با یادآوری اینکه پذیرش این واقعیت گام مهمی در مقابله با ویروس شاخدار کرونا است، تصریح کرد: گام بعدی چگونگی مدیریت این شرایط است تا کمترین عوارض را داشته باشد.منبع:ایرنا/17 آبان 99

گزارش از: فاطمه دهقان نیری


یادداشت:

چرخ‌دنده حوزه اجتماعی، درست نمی‌چرخد

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه ارملن ملی،25 آبان99)

   

اگر نیم‌نگاهی واقع‌بینانه به وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشورداشته باشیم به‌آسانی متوجه این خواهیم شد که در این زمینه عملکردها منتج به نتایج مطلوب نشده است. نیازی هم به رصد نظام پیچیده و گسترده مسائل اجتماعی و. نیست تا متوجه این موضوع شویم که حال این حوزه ناخوش است. گرچه براین باورم که حتما مطالعات علمی مبتنی بر شواهد را برای تحلیل و تبیین و تگذاری‌ها و. نیاز داریم. این شرایط باوجود تعدد دستگاه‌های عریض و طویل ومتعدد در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی است که بعید می‌دانم در کمتر کشوری بتوان این تعدد و تنوع و. را مشاهده کرد ولی شواهد گویای این نکته هستند که مولفه‌های اجتماعی و فرهنگی در کشور بهتر نشد‌‌ه‌اند. اگر ‌نگاهی داشته باشیم به ویژگی‌های مورد انتظار جامعه ایرانی در سند ایران 1404 خود گویای این موضوع است که تاکنون در تحقق بسیاری از این ویژگی‌ها موفق نبودیم. برخی از این ویژگی‌ها شامل جامعه متکی بر اصول اخلاقی، عدالت اجتماعی و.، برخوردار از سرمایه اجتماعی، برخوردار از سلامت، رفاه، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر و فساد هستند. حال اگر این سوال پرسیده شود درهر یک از این شاخص‌ها از سال 1383 تاکنون چه تغییرات مثبتی افتاده است که نشان دهد حال همه این شاخص‌ها و ویژگی‌ها چگونه است؟ چه پاسخی داریم، اخلاق که بهتر نشده است. سرمایه اجتماعی که بر اساس پژوهش‌های انجام‌ شده توسط وزارت کشور بدتر شده است. توزیع فقر و محرومیت خود گویای عدم تحقق عدالت اجتماعی و افزایش فقر است که اگر بود با این همه منابع و ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه، این همه فاصله طبقاتی را نداشتیم. این همه فقیر نداشتیم که تحت پوشش سازمان‌های حمایتی باشند و عده زیادی هم پشت نوبت. اگر درهای پذیرش این سازمان‌ها باز شود، مشخص خواهد شد که فقرای ما همین تعداد تحت پوشش رسمی نیستند. این همه کودک و سالمند و الان نه فقط مردان که ن زباله‌گرد، متکدی و بی‌خانمان و. نداشتیم. فساد اداری و مالی و اخلاقی این وضعیت را پیدا نمی‌کرد. کافی است کمی اخبار اختلاس‌ها و. را پیگیری کنیم. این همه سلطان ارز، سکه، شکر و. خود گویای فساد است. در جامعه‌ای که عدالت اجتماعی باشد، فقر نباشد، مردم برخوردار از رفاه باشند و تامین‌اجتماعی فراگیر باشد که همه اینها در قانون اساسی هم بر آنها تاکید شده است، که این وضعیت را پیدا نمی‌کردیم. همه این موارد حداقل یک پیام دارد و آن، اینکه چرخ‌دنده حوزه اجتماعی خوب کارنمی‌کند چون تگذاری‌ها توسط مدیران با دانش تخصصی این حوزه اتخاذ نمی‌شود. در واقع سوءمدیریت مدیران تصادفی و ناکارآمد، در حوزه اجتماعی است که نمی‌تواند چرخ‌دنده این حوزه را به‌درستی بچرخاند و معتقدم به اصطلاح هرز شده است. بیاییم تا دیرتر نشده است شایسته‌گزینی در حوزه اجتماعی» را برای مردمی که هیچ‌چیز از جان مال و تحمل سختی‌ها و بدبختی‌ها و گرانی‌ها، تحریم‌های ظالمانه و. برای حفظ کشور کم نگذاشتند، اجرا کنیم تا برای تحقق ویژگی‌های موردانتظار اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی گامی موثرتر برداریم. ان‌شاءا.

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

madresehziba در شرح احوال واریانیان انگشتر و گردنبند عقیق ravangreen46 مقاله دانشگاه rahkaresalamat وبلاگ میهنی من کفشدوزک بلاگ harajsup تولیدی قابلمه گرانیت _factory granite cookware